داستان پند اموز باد کنک ها+شعر استاد شهریار
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
داستان پند اموز باد کنک ها+شعر استاد شهریار
نوشته شده در سه شنبه 4 شهريور 1393
بازدید : 110
نویسنده : حسین و محمدکاظم

 

ای داستان کوتاه عبرت اموز به شما نشان می دهد که خوبی ها در خوبی به دیگران

و بدی در بدی به دیگران نهفته است اگر هم فقط به فکر خود باشید به انزوا خواهید رفت

........................................................

در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید

همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد

اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند

همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند

ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند

دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد

طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند

دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست

وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید

در حالی که شادی ما در شادی دیگران است

شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید

امیدوارم از این داستان کوتاه درسی گرفته باشید!

 

شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست

آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست

آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید

چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست

شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry

آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت

آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست

شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق

پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست

شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry

تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم

یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست

هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا

جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست

شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry

مهمان عزیزی که پی دیدن رویش

همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست

ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش

آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست

شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry

ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام

برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست

آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود

بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست

ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید

کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست

 





مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: