ای داستان کوتاه عبرت اموز به شما نشان می دهد که خوبی ها در خوبی به دیگران
و بدی در بدی به دیگران نهفته است اگر هم فقط به فکر خود باشید به انزوا خواهید رفت
........................................................
در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید
همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد
اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند
همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند
ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند
دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد
طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند
دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست
وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید
در حالی که شادی ما در شادی دیگران است
شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید
امیدوارم از این داستان کوتاه درسی گرفته باشید!
شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست
شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry
آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست
شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست
شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry
تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست
شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry
مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست
ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش
آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست
شعر استاد شهریار یک شب با قمر Shahryar poetry
ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام
برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست
آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست
ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید
کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست